ساقی رخ اگر به ما نماید
در جام جهان نما نماید
آئینهٔ معنئی به دست آر
تا صورت او تو را نماید
نتوان دیدن به خود خدا را
بینیم اگر خدا نماید
خورشید به نور طلعت خویش
روئی به من و شما نماید
نوشیم شراب تا دهد جام
بینیم جمال تا نماید
گر آینه عین او نباشد
ما را و تو را کجا نماید
دیدیم به چشم نعمت الله
نوری که خدا به ما نماید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نوری که خدا به ما نماید
در جام جهان نما نماید
آئینه چو صیقلش نکردی
روی تو به تو کجا نماید
این لطف نگر که پادشاهی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.