گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

کون جامع جامع اسما بود

مظهر او مجمع اشیاء بود

آفتابی تافته بر آینه

نور او زان نور مه سیما بود

در ازل رندی که با ما باده خورد

همچنان مست است و باشد تا بود

ما ز دریائیم و دریا عین ما

این کسی داند که او از ما بود

جام می در دور و ساقی در حضور

مجلس ما جنت المأوا بود

چشم عالم روشنست از نور او

دیده ای بیند که او بینا بود

نعمت الله در همه عالم یکی است

لاجرم یکتای بی همتا بود

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode