گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

در این در به جز ما آشنا نیست

به نزد آشنا خود عین ما نیست

گمان کج مبر بشنو ز عطار

که هر کو در خدا گم شد جدا نیست

نه قربست و نه بعد آنجا که مائیم

مگو آنجا کجا آنجا کجا نیست

حباب و موج و دریا هر سه آبند

جدایند از هم و از هم جدا نیست

فنا شو از فنا و از بقا هم

فقیران را فنا و هم بقا نیست

حریف درد نوش و دردمندیم

از این خوشتر دل ما را دوا نیست

وجود این و آن نقش خیالست

حقیقت جز وجود کبریا نیست

اگر گوئی همه حقست حقست

وگر خلقش همی خوانی خطا نیست

چو سید نیست شو از هست و از نیست

چو تو خود نیستی هستی تو را نیست

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode