گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

در هوای دنیای دون دنی

روز و شب جانی به غصه می کنی

بی خبر از یوسف مصری چرا

در خیال مژده پیراهنی

ریسمان حرص دنیائی مدام

گرد خود چون عنکبوتی می تنی

گر تموز خان میری عاقبت

موم گردی فی المثل گر آهنی

خوش نشینی بر سر تاج شهان

گر به خاک راه خود را افکنی

حی قیومی و فارغ از هلاک

در خرابات فنا گر ساکنی

هر که را بگذار و جام می بنوش

نعمت الله جو اگر یار منی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode