جو چه می خواهی بیا دریا بجو
عاشقی دریا دلی اینجا بجو
یک دمی با ما در این دریا در آ
آبروی ما درین دریا بجو
هر که بینی دست او را بوسه ده
سر به پایش نه از او او را بجو
عشق را جائی معین هست نیست
جای آن بی جای ما هر جا بجو
دست بگشا دامن خود را بگیر
حضرت یکتای بی همتا بجو
نقطه ای در دایره پنهان شده
آشکارا گفتمت پیدا بجو
نعمت الله را به چشم ما ببین
نور او در دیدهٔ بینا بجو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صادق آمد بحر و تو چون آب جو
باش تو از بحر معنی آب جو
صد هزار آلودگان آبجو
کی بدندی گر نبودی آب جو
خوش در آ در بحر ما ما را بجو
چو چه می جوئی بیا دریا بجو
در وجود خویشتن سیری بکن
حضرت یکتای بی همتا بجو
هر چه می بینی به نور او نگر
[...]
رو بدریا کرد دیگر آب جو
زی پدر شد آب گوی و آب جو
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.