گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

ای دل به درخانهٔ جانانه گذر کن

مستانه در آن کوچهٔ میخانه گذر کن

هشیار صفت بر سر کویش مرو ای دل

رندانه مجرد شو و مستانه گذر کن

با صورت جان مهر معانی نتوان یافت

چون سایه شو و بر در آن خانه گذر کن

جان ساز تو پروانهٔ آن شمع جمالش

مستانه بر آن شمع چو پروانه گذر کن

چون مردمک دیدهٔ ما گوشه نشین شو

بی منت کاشانه ز کاشانه گذر کن

ریش دل ما مرهم و افسون بپذیرد

ای ناصح ازین گفتن افسانه گذر کن

سید تو اگر طالب دردانهٔ عشقی

دریا شو و از قطرهٔ دردانه گذر کن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode