ز کویی کآنچنان ماهی برآید
ز هر سو ناله و آهی برآید
بدولتخانه عشق تو هردم
گدایی در رود شاهی برآید
درین لشکر تو آن چابک سواری
که هردم گردت از راهی برآید
بگرد خرمن لطفت عجب نیست
که کار کوهی از کاهی برآید
بروزم بر نیاید آفتابی
نخسبم تا شبم ماهی برآید
همه شب بر درت بیدار باشم
مگر کارم سحرگاهی برآید
زلیخاوار جز مهرت نورزم
گرم صد یوسف از چاهی برآید
چو اندر دل فرود آمد غمت، جان
همی ترسم که ناگاهی برآید
چو آیینه بهرکس روی منما
مبادا کز دلم آهی برآید
بجای سیف فرغانیش بنشان
گرت چون او نکو خواهی برآید
زدم بر ملک وصل تو کزین کار
بترک مال یا جاهی برآید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به سالی کی چنین ماهی برآید؟
وگر آید، ز چه گاهی برآید
ز رخسارش ز حسن جعد مشکین
کجا از تیره شب ماهی برآید؟
اگر آیینه حسن است روشن
[...]
بسالی کی چنان ماهی برآید
و گر آید ز خرگاهی بر آید
چون رخسارش ز چین جعد شبگون
کجا از تیره شب ماهی بر آید
اگر آئینه چینست رویش
[...]
چو بیخود از دلی آهی برآید
درون تیرگی ماهی برآید
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.