گنجور

 
۳۲۴۱

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » چند مرثیهٔ دیگر » بند بیست و سوم

 

از روزگار داد و فغان ز احتساب او

فریاد از تطاول و از انقلاب او ...

وفایی شوشتری
 
۳۲۴۲

وفایی شوشتری » دیوان اشعار » قطعات » جواب وفایی به فارس

 

... شد ناخن خیال تو مضراب جان چنان

کاوتار من کنند فغان همچو تارها

هرگه که یاد می کنم از عهد دوستان ...

وفایی شوشتری
 
۳۲۴۳

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۲ - ذکر شهادت حضرت مولی الکونین، ابی عبدالله الحسین علیه السلام

 

... شهریار از خیمه بیرون زد قدم

در فغان از پی غزالان حرم

چون ندیدش کس که آرد مرکبش ...

نیر تبریزی
 
۳۲۴۴

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۱۳ - آمدن جبرئیل به یاری سالار جلیل

 

... عندلیبان اندر آن بستانکده

در فغان هر سو رده اندر رده

گفت کای فرمانده ملک وجود ...

نیر تبریزی
 
۳۲۴۵

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۲۷ - ریختن لشگر به خیمه گاه قبل از شهادت

 

... دخت زهرا چون به خیمه بازگشت

در فغان با بانوان دمساز گشت

آنچه دور چرخ کژرو خواست شد ...

نیر تبریزی
 
۳۲۴۶

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۳۹ - عزیمت اهل‌بیت رسالت از شام به جانب کربلا

 

... مرقد پاک برادر در کنار

زد فغان چون بر سر گل عندلیب

کرد شرح حال هجران با طبیب ...

نیر تبریزی
 
۳۲۴۷

نیر تبریزی » آتشکدهٔ نیر (اشعار عاشورایی) » بخش ۴۰ - ذکر ورود اهل بیت رسالت به مدینهٔ طیبه

 

... فاش بر گویید بالله حال چیست

این فغان و شور و غوغا بهر کیست

سر زنان گفتند کای زاد بتول ...

... رو سوی خرگاه آل الله نهاد

از فغان بانوان در خیمه گاه

شد فضا پر ناله ماهی تا به ماه ...

... تا به نزد مرقد پاک رسول

از فغان بانوان محترم

آمد اندر لرزه ارکان حرم ...

نیر تبریزی
 
۳۲۴۸

نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۰

 

... که امید خیر و خوبی من از این نظر ندارم

سزد ار ز دست جورت ز جگر فغان برآرم

بر شه ولی دریغا که من آن جگر ندارم ...

نیر تبریزی
 
۳۲۴۹

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲ - در مراثی مولی الکونین حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام فرماید

 

... پس با دل شکسته جگرگوشه بتول

از دل کشید ناله و افغان که یا اخاه

لختی عنان بدار که گردم بدور تو ...

... آن یک نهاد رو سوی میدن که یا ابا

وان یک کشید در حرم افغان که یا اخی

رفتی و یافت بی تو بما روزگار دست ...

... گفتم ز صد یکی بتو از حال کوفه باش

کز بارگاه شام برآید فغان من

پس رو بسوی پیکر آن محتشم گرفت ...

نیر تبریزی
 
۳۲۵۰

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۵۱ - ایضاً در مدح حضرت اسد الله الغالب امیرالمؤمنین

 

... ماندم بصد حجاب ز خرگاه قرب دور

تا از کدام پرده بر آید فغان من

دادم مقام پاک و ستادم حضیض خاک ...

نیر تبریزی
 
۳۲۵۱

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - وله

 

... جبریل همسفر شده شیطانرا

آن چون پری گرفته فغانها کرد

کاهریمنی ربوده سلیمان را ...

جیحون یزدی
 
۳۲۵۲

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۵ - وله

 

... تاخت چونانکه سوی کشته چمد ابر مطیر

توپ تندر خطر از موکبه اش کرد فغان

کوس اژدر جگر ازکوکبه اش کرد نفیر ...

جیحون یزدی
 
۳۲۵۳

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۹ - وله

 

... بشنو ز شاخ گلبن و بگذر بمرغزار

یکسو فغان صلصل و یک سو خروش کبگ

یکسو نشید بلبل و یک سو نوای سار ...

جیحون یزدی
 
۳۲۵۴

جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۳ - وله

 

... یکسر موی وی ار برز بر کوه نهند

بس وقوراست بگردون رود از کوه فغان

چهر و دستش بخور و ابر نماید هر چند ...

جیحون یزدی
 
۳۲۵۵

جیحون یزدی » دیوان اشعار » مراثی » شمارهٔ ۱۳ - رثاء برخامس آل عبا علیه التحیه والثناء

 

... گذر بر آن تن بی سر نمود دختر او

فغان که تکیه به نی زد چو بهر آسایش

زدند سنگ به پیشانی منور او ...

جیحون یزدی
 
۳۲۵۶

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۲۲

 

سحرگاهان که شبنم بر گل افتد

زتو شور و فغان در بلبل افتد

بت فایز به یاد نوگل خویش ...

فایز
 
۳۲۵۷

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۱۵۳

 

سحر شد ناله بلبل نیامد

فغان از عندلیب و گل نیامد

زمژگان پل بسازد فایز زار ...

فایز
 
۳۲۵۸

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۲۴۳

 

... مگر کاکل پریشان کرده ای باز

برآوردی فغان از جان فایز

که همچون گل گریبان کرده ای باز

فایز
 
۳۲۵۹

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۲۵۶

 

فغان از امشب و یاد از شب دوش

که با دلبر ببودم دوش بر دوش ...

فایز
 
۳۲۶۰

فایز » ترانه‌های فایز بر اساس نسخه‌ای دیگر » دوبیتی‌ها » شمارهٔ ۳۰۵

 

فغان کز کوی جانان دور ماندم

ز فیض صحبتش مهجور ماندم ...

فایز
 
 
۱
۱۶۱
۱۶۲
۱۶۳
۱۶۴
۱۶۵
۱۷۹
sunny dark_mode