صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵۵
... سعی کن تا بی کلید این در به رویت وا شود
ناخن غیرت کن ناسور داغ لاله را
در گلستانی که داغ من چمن پیرا شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۱
... تا کمان حلقه است هیهات است زورش کم شود
هر که داغ لاله رخساری برد با خود به خاک
نیست ممکن روشنی از خاک گورش کم شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۵
... روی بنما تا سواد طوطیان روشن شود
دل چه خونها می خورد دور از شراب لاله رنگ
مرگ عیدست آن چراغی را که بی روغن شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۷
... هر گلستانی که سیراب از سحاب من شود
از کباب خامسوز لاله می گیرد دماغ
مغز هر کس تازه از بوی کباب من شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۷۸
... خوبی خط پرده فهمیدن مضمون شود
می دهد از چشم لیلی یاد داغ لاله اش
هر که زین دامان صحرا بگذرد مجنون شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸۸
... می تواند عشرت روی زمین در پرده کرد
هرکه را داغ از درون چون لاله پیدا می شود
برنمی دارد نظر صایب ز پشت پای خود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۳
... کاروان منعم هنوز از خاک حاتم می شود
خاطر آزرده را هر لاله داغ حسرتی است
کی دل صایب ز سیر باغ خرم می شود
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۴
... خاک مجنون زود بازیگاه طفلان می شود
لاله و ریحان نگیرد جای درد و داغ عشق
ورنه بر پروانه هم آتش گلستان می شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱۶
... از غبار خط او چون چشم روشن می شود
خونبهای لاله نتوان خواست از باد سحر
خون عاشق کی و بال طرف دامن می شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۲۵
... خانه شهری خراب از خانه زین می شود
لاله زار حسن را می شبنم بیگانه است
سیب غبغب از سهیل شرم رنگین می شود ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳۸
... زیر لب از عقده دندان تو یادم می دهد
خط به دور جام لبریز از شراب لاله رنگ
گرد لب از خط ریحان تو یادم می دهد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵۸
می به روی لاله رنگ یار می باید کشید
باده گلرنگ در گلزار می باید کشید ...
... باده های آسمانی را عروج دیگرست
می زجام لاله در کهسار می باید کشید
آب از سرچشمه صایب لذت دیگر دهد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۲
... دامن ساقی و زلف چنگ می باید کشید
بوی خون می آید از جام شراب لاله گون
در هوای تر می بیرنگ می باید کشید ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۶۴
... این که گردن می کشی پیمانه می باید کشید
کم نه ای از لاله صاف و درد این میخانه را
با لب خندان به یک پیمانه می باید کشید ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۱
روز روشن می کند چون لاله می دل را سیاه
در شب تاریک باید باده روشن کشید ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۹۵
... زناحق کشتگان پروا ندارد آن سبک جولان
نسوزد دل نسیمی را که ره بر لاله زار افتد
زبی پروا نگاهی آب در چشمش نمی گردد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۱
... نمک ریزد زچشم شور شبنم در گریبانش
اگر داغی نصیب لاله خونین جگر گردد
غبار کلفت از دل ساغر سرشار می شوید ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۸
کسی تا چند مغلوب شراب لاله گون گردد
کسی تا چند بی لنگر درین دریای خون گردد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۲۹
چنین از خون اگر دامان آن گل لاله گون گردد
زدامنگیری او آستینها جوی خون گردد ...
صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۳۷
... که سود من زیان است و زیانم سود می گردد
به چشم کم به داغ لاله صحرانشین منگر
که شمع ایمن اینجا در لباس دود می گردد ...