گنجور

 
۳۹۰۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۶

 

... افتد اگر مثال تو ای نازنین در آب

در چشم من خیال رخ لاله رنگ تو

خوشتر بود ز عکس گل آتشین در آب ...

صائب تبریزی
 
۳۹۰۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۳

 

... خواهد افتادن به فکر کلبه تاریک ما

داغ سودایی که از هر لاله آتشخانه ساخت

من که چون شبنم ز گل بالین و بستر داشتم ...

صائب تبریزی
 
۳۹۰۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۲۹

 

... تا به لب بردن تمام این ساغر سرشار ریخت

لاله ای بی داغ از دل برنیاید سنگ را

کوهکن تا خون خود در دامن کهسار ریخت

تا نگاهش بر عذار لاله رنگ او فتاد

آب شد گل از حیا زان گوشه دستار ریخت ...

صائب تبریزی
 
۳۹۰۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۲

 

... آسمان امروز با خونین دلان ناصاف نیست

لاله را در جام اول درد در پیمانه ریخت

در گلوی شمع اشک از تنگی جا شد گره ...

صائب تبریزی
 
۳۹۰۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴۵

 

... چون سپند از مهر خاموشی مرا فریاد خاست

ساغرش چون لاله صایب دایم از می سرخ روست

هر که از خاک سیه با داغ مادرزاد خاست

صائب تبریزی
 
۳۹۰۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵۸

 

... عطسه بی اختیار صبحدم از بوی ماست

فکر رنگین از بهار خاطر ما لاله ای است

مصرع برجسته سروی از کنار جوی ماست ...

صائب تبریزی
 
۳۹۰۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۲

 

... چون لباس ارغوان رنگش نباشد داغ داغ

لاله را در پیرهن از رشک رویت اخگرست

می چکد شهد حلاوت صایب از گفتار تو ...

صائب تبریزی
 
۳۹۰۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۴

 

... صبح عالمتاب کز نورش جهانی انورست

می شود بی خواست لبریز از شراب لاله رنگ

هر که دست اختیارش چون سبو زیر سرست ...

صائب تبریزی
 
۳۹۰۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷۹

 

... شمع را در پرتو مهتاب دیدن خوشترست

گرچه سیر لاله و گل زنگ از دل می برد

در جبین تازه احباب دیدن خوشترست ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۹۸

 

تلخی عالم شراب خوشگوار ما بس است

درد و داغ ناامیدی لاله زار ما بس است

گر نباشد بوسه شیرین پیام تلخ هم ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۱

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۲

 

... روی شرم آلود را آرایشی در کار نیست

قطره شبنم چراغ لاله را روغن بس است

جامه فتحی مرا چون بیدلان در کار نیست ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۲

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۰۸

 

... چشمه تیغ است آب روشن این صیدگاه

لاله بی داغ این دامان صحرا آتش است

در بساط سخت جانان غیر درد و داغ نیست ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۳

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۱

 

... شعله جواله ای هر شاخ گل را در قباست

آتشین رخساره ای هر لاله را در محمل است

کشور تدبیر را زیر و زبر سازد قضا ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۴

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲۶

 

... زندگانی در جهان بی گوشه دل مشکل است

می توان بردن به آسانی زیر برگ لاله داغ

خون ما را شستن از دامان قاتل مشکل است ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۵

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳۳

 

... آب را از موج در زنجیر کردن مشکل است

نیست آسان توبه کردن از شراب لاله رنگ

در جوانی خویشتن را پیر کردن مشکل است ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۶

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۴

 

... باغبان نازی اگر دارد ز بالای گل است

مستی من نیست موقوف شراب لاله رنگ

غنچه منقار من لبریز صهبای گل است ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۷

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۵

 

... گلفروش باغ ناز باغبانان می کشد

لاله چین دشت ایمن را چه پروای گل است

بیغمی بنگر که با این داغ های آتشین ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۸

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۴۸

 

... رنگ نتوانند مردم دید در روی کسی

لاله از رخسار رنگین داغدار مردم است

می شود بی پرده هر کس پرده مردم درید ...

صائب تبریزی
 
۳۹۱۹

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۱

 

... دشمنان را چرب نرمی می نماید سازگار

در چراغ لاله و گل اشک شبنم روغن است

شعله را خاشاک نتواند ز جولان بازداشت ...

صائب تبریزی
 
۳۹۲۰

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵۲

 

... بخیه این زخم دندان بر جگر افشردن است

باده گلرنگ خوردن در کنار لاله زار

بر سر خاک شهیدان شمع روشن کردن است ...

صائب تبریزی
 
 
۱
۱۹۴
۱۹۵
۱۹۶
۱۹۷
۱۹۸
۳۶۲