گنجور

 
۳۰۸۱

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۳۸ - رسول فرستادن شمع نور را بسوی پروانه

 

... ز غم آهم غبار انگیز گشته

رخم چون لاله دود آمیز گشته

چو در سیمین تنم غم آتش انگیخت ...

اهلی شیرازی
 
۳۰۸۲

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۴۳ - ماتمداری شمع برای پروانه و جان بجانان سپردن

 

... چو بودی دود دل دنباله او

مبدل شد بریحان لاله او

چو آخر دست جان شست از علاقه ...

اهلی شیرازی
 
۳۰۸۳

اهلی شیرازی » سحر حلال » بخش ۱۹ - نامه نوشتن جم به گل و شرح حال خود گفتن

 

... جم که در آن ورطه خونخوار بود

لاله وش آن غرقه خون خوار بود

زد رقم این نامه پر غم بدوست ...

اهلی شیرازی
 
۳۰۸۴

اهلی شیرازی » ساقینامهٔ رباعی » شمارهٔ ۷۴

 

... گر آتش حسرتت برم زیر زمین

چون لاله همه زیر زمین داغ کنم

اهلی شیرازی
 
۳۰۸۵

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است » برگ سیم ده زر سفید

 

ای کز تو بتان چو لاله خونین جگرند

نسرین و بنفشه رنگ و بوی از تو برند ...

اهلی شیرازی
 
۳۰۸۶

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف دوم که زر سفید است و بیش بر است » برگ نهم چهار زر سفید

 

... رندان تو شاهانه نشینند بعیش

چون لاله بچار تنگه در چار چمن

اهلی شیرازی
 
۳۰۸۷

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف ششم که زر سرخ و کم بر است » برگ چهارم نه زر سرخ است

 

ای آنکه ز رشک عارضت لاله بسوخت

بی سوز غمت چراغ شادی نفروخت ...

اهلی شیرازی
 
۳۰۸۸

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف ششم که زر سرخ و کم بر است » برگ نهم چهار زر سرخ است

 

... با شادی تو غم جهان برطرف است

چون لاله چار برگ اگر بر کف تو

چار اشرفیست جام عیشت بکف است

اهلی شیرازی
 
۳۰۸۹

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف ششم که زر سرخ و کم بر است » برگ دهم سه زر سرخ است

 

ای آنکه بر وی همچو گل رشک مهی

داغ جگر لاله ز خال سیهی

درویش ترا سه اشرفی از کف تو ...

اهلی شیرازی
 
۳۰۹۰

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف هشتم که قماش است و کم براست » برگ هشتم پنج قماش

 

... خوبان همه خوبی از تو آموخته اند

نسرین و سمن یاسمن و لاله و گل

از پنج قماش خلعت اندوخته اند

اهلی شیرازی
 
۳۰۹۱

اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف هشتم که قماش است و کم براست » برگ دهم سه قماش

 

... با خط تو منت ریاحین نبرم

پیش تو گل و لاله و نسرین چه بود

من این سه قماش را بیکجو نخرم

اهلی شیرازی
 
۳۰۹۲

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹۰

 

... چو گل بخرمن من عمر که خواهی آتش زد

که نوبهار رخ از باده لاله گون کردی

رهم بسلسله زلف چون نمیدادی ...

اهلی شیرازی
 
۳۰۹۳

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

... جامه نیلی کرده است از گرد او

از خمارش لاله دارد داغ دل

از غمش او را فروشد پا به گل ...

اسیری لاهیجی
 
۳۰۹۴

اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۲۴ - در بیان آنکه ترقی در طور مراتب نفس به طریق تنزل است

 

... شد نماز و ذکر و تسبیح و صلوة

لاله و گلها و ریحان و سمن

جمله طاعات است و اخلاق حسن ...

اسیری لاهیجی
 
۳۰۹۶

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

... یاقوت و لعل از مهر او افتاده در کوه و کمر

از اشک خونین لاله را دامن بخون آلوده است

حیوان و انسان از طلب گشته روان از هر طرف ...

اسیری لاهیجی
 
۳۰۹۷

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۷

 

... ای شاهد رویت نهان در پرده کون و مکان

از پرده گر نایی برون بنمای روی لاله گون

کی کم شود سوز درون ای سروقد دلستان ...

اسیری لاهیجی
 
۳۰۹۸

اسیری لاهیجی » دیوان اشعار » ملحقات » شمارهٔ ۱۰

 

... روضه جنت عارف دل دانا باشد

که درو حور و قصورست و گل و لاله و کشت

خط اسرار قدم منشی دیوان قضا ...

اسیری لاهیجی
 
۳۰۹۹

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

... شاید که روزی بردمد شاخ گلی زین خارها

شد خشت کویت لاله گون گلها دمید از خاک و خون

سرها زده اهل جنون هر گوشه بر دیوارها ...

بابافغانی
 
۳۱۰۰

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵

 

تازگیی که شد ز می آن رخ همچو لاله را

تازه کند به یک نفس داغ هزارساله را ...

... چاشنیی که می دهد می ز لبت پیاله را

پیش تو سرو و لاله را جلوه نازکی رسد

خیز و به عشوه حلقه کن بر گل تر کلاله را

هر قدمی که می نهی روز شکار بر زمین ...

بابافغانی
 
 
۱
۱۵۳
۱۵۴
۱۵۵
۱۵۶
۱۵۷
۳۶۲