گنجور

 
۲۹۲۱

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۹

 

... از بسکه خونگریست دل عاشقان بدرد

صحرا و کوه و دشت همه لاله زار شد

کوهی ز کف دل نرود یک نفس زدن ...

کوهی
 
۲۹۲۲

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۹

 

... عکس سواد خال تو ایماه گلعذار

در جان پاک لاله کهسار در رود

تا پیش پای یار بیفتد بخاک راه ...

کوهی
 
۲۹۲۳

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۸

 

... دل بزلف و عارض آنماه بند

در میان لاله و ریحان مپرس

در دل او شین و دیدارش ببین ...

کوهی
 
۲۹۲۴

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۹

 

... آتشی دارد دل سنگ از محبت در نهاد

داغ دارد لاله بر جان از دل بریان سنگ

بر معادن دست یابد زر سرخ آرد بدست ...

کوهی
 
۲۹۲۵

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۷

 

... کوهی از اندیشه خال رخش

همچو لاله داغ در دل سوخته

کوهی
 
۲۹۲۶

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۸

 

... کوهیا در سرای آن گل روی

آمد از سنگ و خاک او لاله

کوهی
 
۲۹۲۷

کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۰

 

... دید کوهی کز نسیم روی خود

لاله را چون شمع می افروختی

کوهی
 
۲۹۲۸

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷

 

... هر چند خار غم دمد از باغ وراغ ما

اهلی چو لاله داغ غم او نهان مکن

تا مدعی بخاک برد رشگ داغ ما

اهلی شیرازی
 
۲۹۲۹

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸

 

... ننهد تن سگ کوی تو به خاکستر ما

جرعه یی بخش که چون لاله زغم سوخته ایم

تا بکی بشکنی از سنگ ستم ساغر ما ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۰

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷

 

... بشکست بیک غمزه صف صف شکنان را

چون لاله بجز داغ وفا هیچ نیابی

گر چاک کنی سینه خونین کفنان را ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۱

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰

 

... سرچشمه حیات کجا آب جو کجا

هر کو نشد لاله جگر خون از آن غزال

از وادی محبت او یافت بو کجا ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۲

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴

 

... مشکل کزین سودای دل غیر از زبان خیزد مرا

بس کز هوای گلرخان چون لاله می سوزد دلم

جز داغ حسرت کی گلی زین گلستان خیزد مرا ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۳

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۵

 

... بشناس حق اشگم کز آب دو چشم من

بشکفت گل خوبی بس لاله عذاری را

از جور تو گر نالم آزرده شوی ناگه ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۴

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵

 

... میازار دیگر دل آزرده را

از آن لاله در خون خود غرقه است

که بر داغ دل می درد پرده را ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۵

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹

 

... همیشه خون جگر داده اند مهمان را

چو لاله دامنت از خون ما نشان دارد

اگرچه بر زده ای چابکانه دامان را ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۶

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

... عشقت نشانه ساخت به داغ جنون مرا

رخسار لاله رنگ تو در دیده بایدم

بی تو چه سود چهره بخون لاله گون مرا

این سرخ رویی ام بس اگر می کند فلک ...

... بخت بد است در همه جا رهنمون مرا

اهلی چو لاله خاک رهم لیک خوشدلم

کز دل نرفت داغ غم او برون مرا

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۷

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۶

 

... به آفتاب چه نسبت ستاره سوخته را

بیا و لاله صفت چاک ساز سینه من

برون فکن جگر پاره پاره سوخته را ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۸

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

... در گلستان جهان زان روی خاک ره شدیم

تا به یاد لاله رویان گل دمد از خاک ما

غم مخور اهلی ز چاک سینه کز اقبال عشق ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۳۹

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۸

 

... آه این چه نو گل است که در بوستان حسن

چون لاله هر که می نگرم داغدار ازوست

کس را بمهوشی نرسد ناز پیش او ...

اهلی شیرازی
 
۲۹۴۰

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

آن شاخ گل که رونق سرو و سمن ازوست

صد دل چو لاله غرقه به خون در کفن ازوست

شیرین دهان من چو لب یار می گزد ...

اهلی شیرازی
 
 
۱
۱۴۵
۱۴۶
۱۴۷
۱۴۸
۱۴۹
۳۶۲