گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

هرکه جست از خدای خود دنیی

مرحبا لیک نبودش عقبی

هردو نبود به هم یکی بگذار

زان سرای نفیس دست مدار

هست بی‌قدر دنیی غدّار

مر سگان راست این چنین مردار

وانکه از کردگار عقبی خواست

گر مر او را دهیم جمله رواست

زانکه گشتای خوب کاران راست

جمله عقبی حلال خواران راست

وانکه دعوی دوستی ما کرد

از تن و جان او برآرم گرد

هیچ اگر بنگرد سوی اغیار

زنده او را برآورم بردار

دانی از بهر چیست رنج و عنا

زانکه اللّٰه اَغیَرُ منّا

تن خود از دین به کام دارد مرد

هرچه جز حق حرام دارد مرد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode