راحت همه از غمی برانداختهایم
در بوتهٔ روزگار بگداختهایم
کاری نو چو کار عاقلان ساختهایم
نقدی به امید نسیه در باختهایم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
راحت همه از غمی برانداختهایم
در بوتهٔ روزگار بگداختهایم
کاری نو چو کار عاقلان ساختهایم
نقدی به امید نسیه در باختهایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
یک چند در اسلام فرس تاختهایم
یک چند به کفر و کافری ساختهایم
چون قاعدهٔ عشق تو بشناختهایم
از کفر به اسلام نپرداختهایم
مائیم که با فقر و فنا ساخته ایم
در ملک عدم مرکب جان تاخته ایم
از دولت سودای تو بی منت مرگ
خود را ز خودی خویش پرداخته ایم
با فقر ز دنیا نه عبث ساختهایم
وز کشور دولتش برون تاختهایم
کین سنگ غلط کرده ز گوهر در خاک
برداشتهایم و باز انداختهایم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.