پیش ازین گفتم سه بوسش را همی
مردمست آن روسبی زن مردمست
باز از آن فعل بدش گفتم که نه
سگ دمست آن روسبی زن سگ دمست
گوید از سختی ور امیر سرخس
پر خمست آن روسبی زن پر خمست
باز گویم نی که پر خم زن بود
کژدمست آن روسبی زن کژدمست
کفته بادا سرش زیر پای گاو
گندمست آن روسبی زن گندمست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در چنین بحری که بحر اعظمست
عالمی ذرهست و ذره عالمست
نقش بر دیوار مثل آدمست
بنگر از صورت چه چیز او کمست
برمکی محروسه ای بس محکمست
وز شمالش برکنار قلزمست
مردم دانش ورای عالمست
دیو مردم هم ز نسل آدمست
مجمع مجموع انسان آدمست
لاجرم او قطب جمله عالمست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.