کسی را کو نسب پاکیزه باشد
به فعل اندر نیاید زو درشتی
کسی را کو به اصل اندر خلل هست
نیاید زو به جز کژی و زشتی
مراد از مردمی آزادمردیست
چه مرد مسجدی و چه کنشتی
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
کسی را کو نسب پاکیزه باشد
به فعل اندر نیاید زو درشتی
کسی را کو به اصل اندر خلل هست
نیاید زو به جز کژی و زشتی
مراد از مردمی آزادمردیست
چه مرد مسجدی و چه کنشتی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در افکند ای صنم ابر بهشتی
زمین را خلعت اردیبهشتی
زمین برسان خونآلود دیبا
هوا برسان نیل اندود مِشتی
به طعم نوش گشته چشمه آب
[...]
وگر سردی به بالا بر گذشتی
ز جنبشهای گردون گرم گشتی
چو بر دستان سروستان گذشتی
صبا سالی به سروستان نگشتی
مرا چون هست این زندان بهشتی
بنفروشم بصد بستانش خشتی
اگر مجنون لیلی زنده گشتی
حدیث عشق از این دفتر نبشتی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.