گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سنایی

خویشتن داری کنید ای عاشقان با درد عشق

گرچه ما باری نه‌ایم از عشقبازی مرد عشق

ما همه دعوی کنیم از عشق و عشق از ما به رنج

عاشق آن باید که از معنی بود در خورد عشق

عشق مردی هست قائم گر بر و جانها برد

پاکبازی کو که باشد عاشق و هم برد عشق

گرد عشق آنگاه بینی کاب رخ را کم زنی

آب رخ در باز تا روزی رسی در گرد عشق

خیره سر تا کی زنی همچون زنان لاف دروغ

ناچشیده شربت وصل و ندیده درد عشق

ای سنایی توبه باید کردن از معنی ترا

گر بر آید موکب رندان و بردا برد عشق

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode