ملک در خواب صوت چنگ بشنید
چو باد صبحدم بر خود بخندید
خمار آلود سر، برخاست از خواب
شراب و آب و مطرب دید و مهتاب
چو مه بیدار شد خورشید برجست
خرامان شد به برج خویش بنشست
صبا می داد بویی از بهارش
سمن را بود رنگی از نگارش
مهی خورشید رویش دید بی جان
روان این مطلعش سر بَرزَد از جان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.