شاها ز تو چشم سلطنت را نور است
در سایه چتر تو جهان معمور است
المتنه الله که عدو مقهور است
بر رغم عدوی تو ولی منصور است
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
شاها ز تو چشم سلطنت را نور است
در سایه چتر تو جهان معمور است
المتنه الله که عدو مقهور است
بر رغم عدوی تو ولی منصور است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از نور بنور، منزلی بس دور است
کین نور ز ظلمتست و آن از نور است
توحید و یگانگی برون از نور است
آنکس که نداند این سخن معذور است
آن کس که به سالوس و هوس مغرور است
از حضرت عشق بی گمان مهجور است
مسکین عاشق که صبر از وی دور است
بیچاره به هر چه می کند معذور است
آواز تو ارمغان نفخ صور است
زان قوت و قوت هر دل رنجور است
آواز بلند کن کهتا پست شوند
هرجا که امیریست و یا مأمور است
ماییم که داغ دل ما ناسور است
از پای فتاده ایم و منزل دور است
احوال خود از کسی چه پنهان داریم
چون زلف، پریشانی ما مشهور است
بی نالهٔ زار کی دعا منظور است
آه بی عجز از اثر بس دور است
با قامت خم تیر دعا سخت رساست
از قوت ضعف این کمان پر زور است
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.