گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
سلیم تهرانی

چو می فروش به مینا شراب ناب کند

اشاره ای ز تنک ظرفی شراب کند

بهار رفت، چه شد جام می که می خواهد

شراب از پی گل، پای در رکاب کند

هلاک مشرب صیاد دام بر دوشم

که جای گل ز چمن بلبل انتخاب کند

در آفتاب مرا سوخت انتظار کسی

که شب به سایه ی گل، سیر ماهتاب کند

شعار دور فلک از سلیم اگر پرسی

چو آفتاب به انگشت خود حساب کند