سعی بزرگان و مهان یاد باد
روح سلاطین جهان شاد باد
فخر بشر حیدر دلدل سوار
گفت چنین در کلمات قصار
کانکه جسور است بسلطان عهد
خویش رساند به هلاکت ز جهد
بنده شهان را همه مدحت گرم
بر همه از شوق ثنا گسترم
پادشهان راست ستایش روا
زانکه گزیند بجهانشان خدا
شوکتشان بخشد و فر و شکوه
سازدشان سرور چندین گروه
هیبتی از خویش بدیشان دهد
نظم جهان در کف ایشان نهد
قوم چو شایستهٔ رحمت شوند
یا که سزاوار بزحمت شوند
لطف و غضب راز دل پادشاه
شامل آن قوم نماید اله
هست دل پادشه کامکار
بارگه سلطنت کردگار
آنچه از او بر تو رسد از خداست
مر عمل نیک و بدت را جزاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.