ساغر از گردش ادوار چه پروا دارد
از شکستن سر سرشار چه پروا دارد
دوری از روی تو دل را ز سیاهی غم نیست
بی تو آیینه ز زنگار چه پروا دارد
دل خون بستهٔ من عاشق زخم ستم است
عندلیب چمن از خار چه پروا دارد
منع دل کس نتواند کند از کوی حبیب
عندلیب از در و دیوار چه پروا دارد
چین نگیرد به جبین روی زمین از افلاک
کاغذ از گردش پرگار چه پروا دارد
حرف حق گوی سعیدا ز جهان باک مدار
هر که منصور شد از دار چه پروا دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عاشق از طعنه اغیار چه پروا دارد؟
آتش از سرزنش خار چه پروا دارد؟
سنگ را سرمه کند نقش پی گر مروان
پای مجنون ز خس و خار چه پروا دارد؟
سخن سرد نسیم جگر سوخته است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.