گنجور

 
صائب تبریزی

زلف او کی به خیال من غمناک افتد؟

مگر از شانه به فکر دل صد چاک افتد

پرتو حسن غریب تو ازان شوخترست

که ازو عکس بر آیینه ادراک افتد

رشته گوهر سیراب شود مژگانش

هر که را چشم بر آن روی عرقناک افتد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode