منزه ز لاف است حیران معنی
به مقدار دعوی است نقصان معنی
سخن کف بود بحر پرشور جان را
خموشی است مهر نمکدان معنی
سراپایت از فکر تا درنگیرد
نگردی چراغ شبستان معنی
چه پر وا کند در دل بیضه عنقا؟
چه سازد فلک ها به جولان معنی؟
ره دور معنی نهایت ندارد
رباطی است لفظ از بیابان معنی
کند کشتی لفظ را بادبانی
قلم در کفم وقت جولان معنی
فسانی است هر تیغ روشن گهر را
بود پاکی لفظ افسان معنی
به گوش آید از عرش آواز، صائب
زند تیشه چون بر رگ کان معنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خموشی گزین در دبستان معنی
که لفظ است، خارگریبان معنی
ندارند ربطی به هم، آتش و نی
قلم کی بود، مرد میدان معنی؟
بریدیم پیوند لفظ آشنایان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.