گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

خون می چکد از تیغ نگاهی که تو داری

فریاد ازان چشم سیاهی که تو داری

در حمله اول ز جهان گرد برآرد

از خال و خط و زلف، سپاهی که تو داری

هر چند گلی نیست به خوش چشمی نرگس

در خواب ندیده است نگاهی که تو داری

گر در دهن تیغ درآیی ظفر از توست

از دست دعا پشت و پناهی که تو داری

مهر تو محال است جهانگیر نگردد

از سبزه خط مهر گیاهی که تو داری

آهو نتواند ز سر تیر تو جستن

دل چون جهد از تیر نگاهی که تو داری؟

برقی است که ابرش ز سیه خانه لیلی است

در زلف سیه روی چو ماهی که تو داری

با خودشکنی، داعیه سرکشی و ناز

می بارد ازان طرف کلاهی که تو داری

صائب کمی از گلشن فردوس ندارد

در عالم معنی سر راهی که تو داری

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode