خطت که رفت در بغل هاله ماه ازو
پوشیده است کعبه پلاس سیاه ازو
من بسته ام لب طمع، اما نگار من
دارد دهان بوسه فریبی که آه ازو!
عشق کریم سایه فکنده است بر سرت
هر آرزو که می کشدت دل، بخواه ازو
باغ و بهار چشم و دل قانع من است
صحرای ساده ای که نروید گیاه ازو
زلفت به مشک اگر رقم بندگی کشد
آن خون گرفته کیست که خواهد گواه ازو؟
تا جلوه داد قد قیامت خرام را
آمد هزار منکر محشر به راه ازو
در دودمان خامه صائب نهفته است
برقی که روی صفحه شود همچو ماه ازو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن سرو ناز من که خجل گشت ماه ازو
دل برده است و در پی جان است آه ازو
زلفت که رفت رونق مشک سیاه ازو
مشکین شود نفس چو برآریم آه ازو
دارد دل از عنایت تو چشم یک نگاه
چندین مدار چشم عنایت نگاه ازو
این مهر نیست ماه رخت کرد جلوه ای
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.