گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

عشق در بند گران است از وفای خویشتن

بید مجنون است خود زنجیر پای خویشتن

از سر این خاکدان هر کس که برخیزد چو سرو

در صف آزادگان باشد لوای خویشتن

داشت حال مهره ششدر دل آزاده ام

تا نیفکندم به آتش بوریای خویشتن

از درون خانه باشد دشمن من چون حباب

می کشم آزار دایم از هوای خویشتن

نیستم در زیر بار منت باد مراد

کشتی خویشم چو موج و ناخدای خویشتن

از زمین کوی او کز برگ گل نازکترست

چون توانم خواست عذر نقش پای خویشتن؟

از سر اخلاص صائب با رضای حق بساز

جنگ دارد بنده بودن با رضای خویشتن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode