گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

گریه بسیار بود نو به وجود آمده را

خاک زندان بود از چرخ فرود آمده را

نیست چون ماتمیان کار به جز گریه و آه

به سراپرده این چرخ کبود آمده را

حاصلی نیست به جز شستن دست از هستی

خواب، در رهگذر سیل فرود آمده را

چون برآید ز گریبان سر خجلت فردا

پیش درگاه لئیمان به سجود آمده را؟

ساحلی نیست به جز دامن صحرای عدم

خس و خاشاک به دریای وجود آمده را

نیست جز وحشت ازین عالم پرشور نصیب

جان از غیب به صحرای شهود آمده را

لازم ذات بود سرکشی و مغروری

همچو ابلیس ز آتش به وجود آمده را

نیست یک چشم زدن بیش حیاتش چو شرر

صائب از پرده برون بهر نمود آمده را