به هر حالی که باشد گرد گل همچون صبا گردم
نیم نگهت که از گل در پریشانی جدا گردم
همین امید بر گرد جهان سرگشته ام دارد
که او برگرد دل من گرد آن ناآشنا گردم
اگر چه از جگرداری برآتش می توانم زد
ندارم زهره تا برگرد آن گلگون قبا گردم
دری نگشود بر روی چو مهر از دربدر گشتن
مگر یک چند گرد خویشتن چون آسیا گردم
اگر شمشیر بارد بر سرم در دل نمی گیرم
نیم آیینه کز اندک غباری بی صفا گردم
وفا دین من و مهربتان آیین من باشد
رخم از قبله برگردد گر از مهر و وفا گردم
چنان با بیوفایان صائب آن بدمهر می جوشد
که با این مهر نزدیک است من هم بیوفا گردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.