قدم برون منه از آستان خانه دل
که نقد هر دو جهان است خزانه دل
ز کاسه سر خود فیل مست می گردد
ز خود شراب برآرد زمین خانه دل
سفر به بال و پر موج می کند دریا
ز آه و ناله خویش است تازیانه دل
ز لفظ راه به معنی برند بینایان
و گرنه نیست خط و خال دام و دانه دل
فلک که نقطه پرگار اوست مرکز خاک
جزیره ای است ز دریای بیکرانه دل
فریب کارگشایان روزگار مخور
ببر زآه چراغی به آستانه دل
دو عالمند طلبکار این گهر صائب
فتد به دست که تا گوهر یگانه دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
علیست گوهر دریای بیکرانه دل
همای عشقش عنقای آشیانه دل
ولایت او دام دلست و دانه دل
ز دست خیمه درویش او بخانه دل
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.