ز تلخرویی دریاست بی نیاز صدف
کند به ابر گهر بار لب فراز صدف
کمند جذبه ارباب حاجت است کرم
که ابر را کند از بحر پیشواز صدف
ز خوان عالم بالاست روزی دل پاک
نمی کند دهن خود به بحر باز صدف
مگر که خنده دندانمای او را دید؟
که شد به عقد گهر بوته گداز صدف
دهان لاف پر ازخاک باد دریا را
که پیش ابر کند دست خود دراز صدف
ز وصل گوهرازان کامیاب شد صائب
که شد ز صدق سراپا کف نیاز صدف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.