از بیغمان جمیله غم را نگاه دار
از چشم شور دردوالم را نگاه دار
شادی به حسن عاقبت غم نمی رسد
بیش از نشاط، عزت غم را نگاه دار
مشکن به حرف سخت دل اولیای حق
پاس کبوتران حرم را نگاه دار
رحمی به روزنامه اعمال خویش کن
از کجروی زبان قلم را نگاه دار
فتح و ظفر به آه سحر گاه بسته است
از تیغ بیش پاس علم را نگاه دار
بی روزی حلال دعا نیست مستجاب
از لقمه حرام شکم را نگاه دار
آه ستم رسیده محال است رد شود
ای سنگدل عنان ستم را نگاه دار
مگذار لب به حرف طمع واکند فقیر
زنهار آبروی کرم را نگاه دار
چون مایه ات وفا به فشاندن نمی کند
باری به حسن خلق خدم را نگاه دار
هنگام صبح نغمه سرایان بوستان
فریاد می کنند که دم را نگاه دار
از قیل و قال تیره مکن وقت اهل حال
صائب به پیش آینه دم را نگاه دار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.