از هیچ کس سپهر خجالت نمی کشد
آیینه گرفته کدورت نمی کشد
خار شکسته بر سر دیوار قد کشید
نخل امید ماست که قامت نمی کشد
فرمانروای مصر حلاوت نمی شود
تا ماه مصر تلخی غربت نمی کشد
میخواره ای که باده به اندازه می خورد
دردسر خمار ندامت نمی کشد
زنهاردل به صبح پریشان نفس مبند
کاین پنبه خون ز هیچ جراحت نمی کشد
فرهاد بد نکرد که خود را هلاک کرد
عشق غیور ننگ شراکت نمی کشد
از صبح حشر تیره نهادان الم کشند
یوسف ز روی آینه خجلت نمی کشد
حشر سبک عنان مکافات قایم است
دیوان هیچ کس به قیامت نمی کشد
صائب به خاکمال حوادث صبور باش
خورشید سر ز خاک مذلت نمی کشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیوانه تو بار محبت نمی کشد
آواره تو منت الفت نمی کشد
نی خار خار هستی و نی ذوق نیستی
دارم دلی که منت حسرت نمی کشد
گفتن حکایتی و خموشی روایتی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.