سرخوش از صحبت ارباب هوس می آید
شعله طور ز دلسوزی خس می آید
ناکسی بین که سر از صحبت من می پیچد
سر زلفی که به دست همه کس می آید
ای گل شوخ که در شیشه گلابت کردند
هیچ یادت ز اسیران قفس می آید؟
روی گردان نشود صافدل از دشمن خویش
آخر آیینه به بالین نفس می آید
صائب از گردش چرخ است فغان دل ما
می رود محمل و آواز جرس می آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کاروانی دگر از مصر هوس میآید
مژدهٔ یوسفی از بانگ جرس میآید
طالع شهرت پروانه بلا شد در عشق
ورنه بیتابی او از همهکس میآید
چون صبا بوی سر زلف تو آرد گستاخ
[...]
از ره کوی تو چون بانگ جرس میآید
جان بر لب شده از بوی تو پس میآید
جذبة شوق چو آهنگ کشش ساز کند
شعله پروازکنان بر سرِ خس میآید
غیر اگر ز آتش دل سوخته باشد، که هنوز
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.