هر گروهی به دلیل دگر آویخته اند
بوشناسان به نسیم سحر آویخته اند
بهر فردوس گروهی که ز دنیا گذرند
از هوایی به هوای دگر آویخته اند
رگ خامی رسن گردن منصور شده است
میوه پخته کجا از شجر آویخته اند؟
پرده بردار که چون ابر پریشان گردد
هر حجابی که ز پیش نظر آویخته اند
تا به آن موی میان کس نتواند ره برد
زلف مشکین ترا تا کمر آویخته اند
چشم شوخ تو به عیب دگران مشغول است
ورنه صد آینه در رهگذر آویخته اند
غافلند از دل پر آبله خود صائب
ساده لوحان که به عقد گهر آویخته اند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.