زشکر خنده پنهان او دل تازه می گردد
ز احسان نهانی جان سایل تازه می گردد
مشو زنهار از یکتایی محمل نشین غافل
زشوخی گرچه در هر جلوه محمل تازه می گردد
مروت نیست چون باد سحر پیچد به دامن پا
سبکروحی که از رفتار او دل تازه می گردد
شکفت از غنچه پیکان او گلگل دل تنگم
که جان از صحبت یاران یکدل تازه می گردد
ز اشک شمع بر خاکستر پروانه در شبها
امید خونبهای من به قاتل تازه می گردد
مده از دست با گردن فرازی خاکساری را
که برگ از ابر و باران، ریشه از گل تازه می گردد
مکش سر از خط تسلیم اگر آزادگی خواهی
که از پیچ و خم بیجا سلاسل تازه می گردد
سخن را هست در مشکل پسندی رغبتی صائب
که می باشد زمین هر چند مشکل، تازه می گردد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.