گنجور

 
صائب تبریزی

خط مگر با آن لب میگون مرا همدم کند

زور این می را مگر بیهوشدارو کم کند

گرچه دارد حجت ناطق زعیسی در کنار

گفتگوی منکران خون در دل مریم کند

گر بود طوطی، که زنگ خاطر من می شود

هر که را با خویش آن آیینه رو محرم کند

سبزه خاکش برآید سرمه آلود از زمین

عشق هر کس را به اسرار نهان محرم کند

خون کند کفران نعمت باده را در ساغرش

هر که با جام سفالین یاد جام جم کند

اشک بلبل را به دامن رهنمایی کند

گل ز روی لطف اگر دلجویی شبنم کند

هر که صائب نرگس خندان او را دیده است

چشم آهو را خیال حلقه ماتم کند

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode