گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

بر دل خود هر که چون فرهاد کوه غم نهاد

از سبکدستی بنای عشق را محکم نهاد

از دل پرخون شکایت می تراود بی سخن

مهر نتوان بر دهان لاله از شبنم نهاد

اختیاری نیست در گهواره طفل شیر را

دست در مهد زمین باید به روی هم نهاد

خامسوزان هوس را روی در بهبود نیست

ساده لوح آن کس که داغ لاله را مرهم نهاد

دل ز همدردان شود از گریه خالی زودتر

وقت شمعی خوش که پا در حلقه ماتم نهاد

طی کند هر کس بساط آرزوی خام را

می تواند دست رد بر سینه حاتم نهاد

منع نتوان کرد خوبان را ز خودبینی که گل

بر سر زانوی خود آیینه شبنم نهاد

تا سفال تشنه ای را می توان سیراب کرد

لب چو بیدردان نمی باید به جام جم نهاد

یک دم خوش قسمت اولاد او، صائب! نشد

در چه ساعت یا رب آدم پا درین عالم نهاد؟

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode