گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
صائب تبریزی

از حسن تو جیب خاک پر ماه است

یوسف ز خجالت تو در چاه است

خالی که ز گردن تو می تابد

همچشم ستاره سحرگاه است

بگذار جگی جگی ببوسم من

خالی که بر آن جگی جگی گاه است

عمر عاشق ز خضر کمتر نیست

این رشته ز پیچ و تاب کوتاه است

هر آینه راست جوهر خاصی

آیینه سینه جوهرش آه است

در منزل کفر و دین نمی ماند

با عشق سبکروی که همراه است

انگشت به هیچ حرف نگذارد

از درد سخن کسی که آگاه است

صائب ز زمین دل برون آور

طول املی که ریشه آه است