پاک شد دل چو به آن آینه سیما پیوست
سیل ناصاف نماند چو به دریا پیوست
می کشد سلسله موج به دریا آخر
وقت دل خوش که به آن زلف چلیپا پیوست
مادر از دامن فرزند نمی دارد دست
طعمه خاک شودهر که به دنیا پیوست
سیل چون پهن شود، خرج زمین می گردد
جای رحم است بر آن دل که به صد جا پیوست
هر که دارد نظر پاک، نماند به زمین
سوزن از دیده روشن به مسیحا پیوست
دورگردست ز افسردگی خویش همان
گر به ظاهر کف بی مغز به دریا پیوست
دست در دامن خورشید زند چون شبنم
هر که صائب به دل و دیده بینا پیوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.