شور شیرین سخنان در به هم آمیختن است
سرمه ناله زنجیر ز هم ریختن است
امتحان کردن شمشیر به این خاک نهاد
جرعه اول مینا به زمین ریختن است
ساختن غالیه آلود سر زلف ترا
مشک را با جگر سوخته آمیختن است
مژه ها را به هم افکنده ز شوخی چشمش
مست را کار همین فتنه برانگیختن است
دل به تار نفس سست مبند از غفلت
که بر هر دم زدن آماده بگسیختن است
بر سر داغ کهن، داغ نهادن صائب
گل ز بسیاری گل بر سر هم ریختن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.