نیست از دردِ غریبی چون گهر پروا مرا
بِستر از گَردِ یتیمی بود در دریا مرا
طرّهٔ زنجیرم از ریحان بود شادابتر
میچکد آبِ حیات از ظلمتِ سودا مرا
وحشتِ من از سبکروحان گرانی میکشد
هست بر دل کوهِ قاف از صحبتِ عنقا مرا
یک سرِ مو نیست از تیغ زبان اندیشهام
میکند زخمِ نمایان چون قلم گویا مرا
نورِ خورشیدم، ز امدادِ خسیسان فارغم
نیستم آتش که هر خاری کند رعنا مرا
خارِ راهِ عشق چون مژگان به چشمم بار نیست
گو نرنجاند به منّت سوزنِ عیسی مرا
خُلد با آن ناز و نعمت دامِ راهِ من نشد
چون تواند صید کردن نعمتِ دنیا مرا؟
کوهِ آهن را شرارِ من گریبان پاره کرد
لنگرِ پرواز نتواند شدن خارا مرا
طشتِ من چون آفتاب از بامِ چرخ افتاده است
سادهلوح آن کس که می خواهد کند رسوا مرا
من که در خامی چو عنبرسود خود را دیده ام
نیست ممکن پخته سازد جوشِ این دریا مرا
نیست صائب در بساطِ من به غیر از درد و داغ
میشود معمور هر کس میخرد یک جا مرا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و غم ناشی از تنهایی و غریبی سخن میگوید. او سرنوشت خود را با یتیمی در دریا مقایسه میکند و احساس میکند که حتی زیباییها و نعمتها نیز برایش دست نیافتنی هستند. او از صحبت کردن و ابراز خود احساس زخم میکند و به سختیهای عشق و مشکلات زندگی اشاره میکند. شاعر بیان میکند که خواستههای دنیایی نمیتواند برایش خوشبختی بیاورد و احساس میکند که در زندگیاش فقط درد و غم وجود دارد. در نهایت، او بههای خود را در دریا و خامیاش نمیبیند و معتقد است که در زندگیاش فقط درد و رنج حاکم است.
هوش مصنوعی: برای من دردی سختتر از تنهایی و غریب بودن وجود ندارد، زیرا بستر من در این دنیا مملو از غم یتیمی و مشکلاتش است، مانند دریا که پر از طوفان و ناامیدی است.
هوش مصنوعی: موهای بافتهام از گل ریحان الطافتری است و چنان زیبا و شاداب است که از دنیای تیرهام، زندگی و نشاط میچکد.
هوش مصنوعی: من به خاطر سبکسری و بیپروایی دیگران، دلی سنگین و پر از نگرانی دارم. این احساس به اندازهی کوه قاف سنگین است و از صحبتهای موجود در جمع بهخصوص از حرفهای عنقا (پرندهی افسانهای) به من منتقل میشود.
هوش مصنوعی: زبان من تیز و برنده است و مثل تیغ، میتواند زخمهای عمیق و آشکاری را ایجاد کند. مانند قلمی که بر روی کاغذ نشانه میگذارد، کلام من نیز احساسات و اندیشههایم را به وضوح نمایان میسازد.
هوش مصنوعی: من نور خورشید هستم و هیچوقت از کمک و یاری انسانهای بیارزش بینیاز نخواهم بود؛ چون اگر آتش هم به من برخورد کند، نمیتواند مرا کمرنگ کند یا آسیب بزند.
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، خارها مانند مژگان در چشمانم آزاری ندارند، هرچند که سوزن عیسی هم نمیتواند مرا بیازارد.
هوش مصنوعی: بهشت با همه زیباییها و نعمتهایی که دارد، نتوانسته است مرا به خود جذب کند؛ پس چگونه میتوانم از نعمتهای دنیا شکار کنم؟
هوش مصنوعی: آتش درونی من قادر است که کوههای سخت را هلاک کند، اما من نمیتوانم از زمین بلند شوم و به پرواز درآیم.
هوش مصنوعی: تشت من مانند آفتاب از روی آسمان به زمین افتاده است. کسی که میخواهد من را رسوا کند، آدم سادهلوحی است.
هوش مصنوعی: من که در نادانی مثل عنبر خام هستم و خودم را دیدهام، نمیتوانم بخاطر این دریا، که به شدت جوش میآورد، به کمال و پختگی برسم.
هوش مصنوعی: در حال حاضر، در زندگی من جز درد و رنج چیزی نیست. هر کس که مرا ملاقات کند، به نوعی با این مشکلات آشنا میشود و در واقع در دنیای من، این دردها و شوریدگیها مهمترین موضوع هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ساقیا دل شد پر از تیمار پر کن جام را
بر کف ما نه سه باده گردش اجرام را
تا زمانی بی زمانه جام می بر کف نهیم
بشکنیم اندر زمانه گردش ایام را
جان و دل در جام کن تا جان به جام اندر نهیم
[...]
ساقیا پیش آر باز آن آب آتشفام را
جام گردان کن ببر غمهای بیانجام را
زآنکه ایام نشاط و عشرت و شادی شده است
بد بود بیهوده ضایع کردن این ایام را
مجلسی در ساز در بستان و هر سوئی نشان
[...]
ساقیا وقت صبوح آمد بیار آن جام را
می پرستانیم در ده باده ی گلفام را
زاهدانرا چون ز منظوری نهانی چاره نیست
پس نشاید عیب کردن رند درد آشام را
احتراز از عشق می کردم ولی بی حاصلست
[...]
من که خدمت کرده ام رندان درد آشام را
کی شمارم پخته وضع زاهدان خام را
تا شدم فارغ به استغنای عشق از هر مراد
بر مراد خویش یابم گردش ایام را
رند و صوفی عارف و عامی مخوانیدم که من
[...]
یار، چون در جام می بیند، رخ گل فام را
عکس رویش چشمه خورشید سازد جام را
جام می بر دست من نه، نام نیک از من مجوی
نیک نامی خود چه کار آید من بد نام را؟
ساقیا، جام و قدح را صبح و شام از کف منه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.