در فشار دل، سر دست نگارین ظالم است
در هلاک بیگناهان تیغ خونین ظالم است
گرچه از زنگار خط تیغ نگاهش کند شد
همچنان مژگان آن غارتگر دین ظالم است
مشکل است از چشم گیرای تو دل برداشتن
پنجه مژگان دراز و خواب سنگین ظالم است
می کند دست حمایت ناتوانان را قوی
جرم رخسارست اگر آن زلف پرچین ظالم است
کوته اندیشی که سازد دست منسوبان دراز
در حقیقت نیست یک ظالم، که چندین ظالم است
کلک صائب بی زبان در عرض حال افتاده است
ورنه در صید معانی همچو شاهین ظالم است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.