با تجرد چون مسیح آزار سوزن می کشم
می کشد سرازگریبان زآنچه دامن می کشم
کوه آهن پیش ازین بر من سبک چون سایه بود
این زمان از سایه خود کوه آهن می کشم
می دود چون سایه دنبالم به جان بی نفس
از زلیخای جهان چندان که دامن می کشم
دانه در زیر زمین ایمن ز تیغ برق نیست
در خطر گاهی که من چون خوشه گردن می کشم
عاشق یکرنگ با گل زیر یک پیراهن است
از دل صد پاره خود ناز گلشن می کشم
تا چو موسی نور وحدت سرمه در چشمم کشید
از عصای خویش ناز نخل ایمن می کشم
می شود فواره ی آتش ز اشک آتشین
آستین چون موج شمع بر چشم روشن می کشم
گوشه گیری چشم بد بسیار دارد در کمین
میل آهی هر نفس در چشم روزن می کشم
تنگ شد جای نفس بر من زچشم تنگ خلق
رشته خود را برون زین چشم سوزن می کشم
کشتی از بی لنگریها می رود در زیر بار
از سبک سنگی گرانی چون فلاخن می کشم
در گلستانی که یک نخل خزان دیده است خضر
از رعونت برزمین چون سرو دامن می کشم
هر که را آیینه بی رنگ است نمی داند که من
از دل روشن چه زین فیروزه گلشن می کشم
نیستم غافل زاحوال دل آزاران خویش
سنگ بهر کودکان شبها به دامن می کشم
در تلافی سینه پیش برق می سازم سپر
دانه ای چون مور اگر گاهی ز خرمن می کشم
جذبه دیوانه ای صائب داده است عشق
سنگ را بیرون ز آغوش فلاخن می کشم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
هم جفای دوستان هم جور دشمن میکشم
هرکه از هر جا برآرد تیغ گردن میکشم
پهلوی چرب غنا ارزانی دونهمتان
من ز خاک آستان فقر روغن میکشم
چند باشم شعله هر گلخنی دیگر چو داغ
[...]
با تجرد چون مسیح آزار سوزن میکشم
میکشد سر از گریبان ز آنچه دامن میکشم
کوه آهن پیش ازین بر من سبک چون سایه بود
این زمان از سایهٔ خود کوه آهن میکشم
دانه در زیرزمین ایمن ز تیغ برق نیست
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
replyپاسخگویی به این حاشیه flagگزارش حاشیهٔ نامناسب linkرونوشت نشانی حاشیه
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.