چو دوستان تو را بر تو دل بیازارم
چه حسن عهد بود پیش نیکمردانم
بلی حقیقت دعوی دوستی آنست
که دشمنان تو را بر تو دوست گردانم
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
چو دوستان تو را بر تو دل بیازارم
چه حسن عهد بود پیش نیکمردانم
بلی حقیقت دعوی دوستی آنست
که دشمنان تو را بر تو دوست گردانم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر از ره تو بود خاک را گهر دانم
وراز کف تو بود زهر را شکر دانم
کسی که سیر درین ره (کند) اگر شترست
بسوی کعبه قرب تو راهبر دانم
ورم بکعبه قرب تو راهبر نبود
[...]
حدیث لعل تو را گر چه مختصر دانم
غنیمت است که از هیچ بیشتر دانم
به خواب راحتم آسودگی شود بالین
وطن گداخته ام لذت سفر دانم
به زخم کاری دوری تپیدنم اولی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.