بیا بیا که صبح شادی گذرد
به نامرادی گذرد
بیا بیا جانا، که جان سپردم
به خاک من بگذر، که بی تو مردم
ساقی به کجایی؟ کز داغ جدایی
چون لاله و گل خونین جگرم
وز باد صبا سرگشته ترم
ریزد شب هجران، چون شبنم لرزان
خونابه دل، از چشم ترم
وز باد صبا سرگشته ترم
بیا بیا جانا، که جان سپردم
به خاک من بگذر، که بی تو مردم
به پریشان گیسویت
که همه شب بی رویت
به گردون می رسد آهم
خدا داند و من
به پیامی، یادم کن
به نگاهی شادم کن
که از عالم تو را خواهم
خدا داند و من
همه شب در انتظارم
به رهت ستاره بارم
که شبی به سویم آیی
ز دلم گره گشایی
بیا بیا جانا که جان سپردم
به خاک من بگذر، که بی تو مردم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.