امروزْ سرِ راه نیشتْ بیمه با دِلِ تنگْ
بدیمه یکی مَسّه چِشْ، دیمْ گِلی رنگْ
دیمْ رَنگ و دِهونْ تنگ و آوازْ بسی (به سی) چنگْ
کَیْ بُو گِلِهْ دیمْ کَشْ بَزِنِمْ تنگاتَنگْ
گَرمِ مِرْدِنه به هر که هوکشی ونگْ
با سیمِ قَلِمْ، پَرْدِهْ کنی هزارْ رنگْ
هر که در بیمو صدفِ مییونه تنگْ
خینو خِرْنه دَسْتِ روُجایِ شو آهنگْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
امروز سر راه تو با دل تنگ نشسته بودم / چشم مستی را دیدم که چهرهاش به رنگ گل بود
صورت رنگین و دهان تنگ و آوازش بس آهنگین است / کی میشود که گُلچهره را در بر بگیرم؟
گرم مردن است به هر کس که بانگ برزنی / با قلم سیمین پردهی هزار رنگ میکشی
هر کس که از درون صدف تنگ بیرون آید / از دست ستارهی شباهنگ خون میخورد
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.