هزارْ خَمْ به خَمْ، چَمْ به چَمْ دارنه ته زِلْفْ
اژدر صفتْ، آتش به دَمْ دارنه ته زِلْفْ
یا سنبل باغِ اِرَمْ ته زِلْفْ
اَلْقِصّه، هزار پیچ و خَمْ دارنه ته زِلْفْ
مِرْغِ دِل به چین گِلَمْ دارنه ته زِلْفْ
سی هاروتْ به چاهِ ظُلَمْ دارنه ته زِلْفْ
یا صفحهیِ سیمینْ رقم دارنه ته زِلْفْ
یاقُوتْ صفتْ نَسخِهْ قلم دارنه ته زِلْفْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
زلف تو، هزار پیچ و خم و چین و شکن دارد / زلف تو، مانند اژدر، نفس آتشزا دارد
یا سنبل باغ بهشت را دارد زلف تو / خلاصه اینکه: هزار پیچ و خم دارد زلف تو
مرغ دل را گرفتار کلاف گیسو دارد زلف تو / سی هاروت در چاه ظلمات زلف تو گرفتار است
یا صفحهی نقرهفام منقش دارد زلف تو / یا مانند یاقوت، قلم نسخ دارد زلف تو
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.