دُوسْ (رِهْ) دیمه هَرکَسْ (که) خِنِهْ بَوِرْدْ بتٰاوَسْ
زِلفْ (رِهْ) دیمِهْ پیچونْ به گِردِ عٰاشِقْ هٰاوَسْ
ته شَهلا چِشْ کِشْتُومِهْ، آهویِ مَسْ
آخِرْ عاشِقْ دِلْرِهْ نِدایی شِهْ دَسْ
اِسْکِنْدِرْ دِل وُ مَردی اَفْراسیابْرَسْ
همایُونْ پییُونْ، تاجُ و تَخْت ته هَدیوَسْ
بِلْبِلْ به تِنِهْ نُوم گِلِهْ باغْ سِراوِسْ
خُوشحالْ بیمِهْ خُوررِهْ به ته ورْ بِشتاوِسْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
دوست را میددیم به خانهی هرکس میرفت روشنیبخش بود (می تابید) / زلف پیچانش را دیدم که به گرد عاشق بسته است
ای آهوی مست! کُشتهی چشم شهلای تو هستم / آخر دل عاشق را به دست خود ندادی (بدست نیاوردی)
اسکندردل و در مردانگی همتای افراسیابی / مانند «شاهان» تاج و تخت همایونی به تو وابسته است
بلبل به نام تو در گلستان نغمهسرایی میکند (میسراید) شادمان شدم که خورشید بخت به سوی تو شتابان است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.