عَلَیْکِ سَلُومْ اُونْکِهْ دِلْ بُوبِهْ تِهْ دَرْدْ
چِنُونْ خُو بَکِرْدْ بُو، کِهْ نَوُوهِچّی سَرْدْ
دینْگِنینْ بِهْ خٰاکْ مِهْ اُسْتِخُونْ بَوِّوِهْ گَرْدْ
اُونْ مَحَلْ خِیٰالْ بٰازْمِهْ بِهْ تِهْ عِشْقِ نَرْدْ
مِنْ اُونْ نیمِهْ تِهْ مِهْرِهْوَرْزی بَوِّومْ فَرْدْ
مِنْ اُونْ نیمِهْ شِهْ جٰانْرِهْ سِخِنْ بَوِّومْ سَرْدْ
اَمیرْ گِنِهْ: اُونْطُورْ بُورْدِهْ مِنِهْ دِلْ دَرْدْ
گَرْ آهی بَکِشِمْ وِنِهْ نُومْ بَوّوِهْ گَرْدْ
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
درود بر تو،ای آن که دل من از تو به درد است / آنچنان به تو عادت کرده است که هرگز (هیچ) به سردی نمیگراید
اگر به گورم بیافکنید تا استخوانم گرد شود / در آن هنگام به خیال تو، نرد عشق میبازم
من آن نیم که از مهرورزی به تو جدا بمانم / من آن نیستم که از روی سردی با جانان خود (تو) سخن بگویم
امیر میگوید: چنان درد به دلم آکنده شد / که اگر آهی بکشم، نام جانان من گرد میشود
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.